افطاری باباجون
سلام دختر گلم دیشب رفته بودیم افطاری باباجون تو مسجد اول که نذاشتی مامان نماز بخونه گریه کردی بعد که همه رفتن خواستم کمک کنم همش گریه میکردی پیش دختر خاله بودی ولی بازم بی تابی میکردی دیگه مجبور شدیدم بذاریمت تو چادر و تابت بدیم تا خوابت ببره ...
نویسنده :
مامانی
14:0